مکان: اتاق فکر و عملیات / زمان: مدتی پیش
آقای الف: با توجه به مشکلاتی که این سه سال برایمان پیش آمده، از حالا باید به فکر باشیم.
آقای ب: من اول جلسه اعتراض خودم رو نسبت به حضور آقای جیم اعلام میکنم. ایشون به عنوان یک اصولگرا نباید در این جلسه کاملا محرمانه شرکت بکنه...
آقای الف: قابل توجه شما و باقی دوستان، ایشون و یک سری از رفقاشون همونطور که یکسری از دوستان میدونن، سر موضوع جلسه با ما توافق دارن. در حقیقت باید بگم که یک پای این حرکت ما، یکسری از اصولگراها هستن. البته فعلا برای ما زمینه سازی هدفه برای نابودی کامل. اینکه بعدا کی رو معرفی کنیم، دیگه به اونها ربطی نداره. این دوستان توافق پیدا کردن که تا به فضاحت کشیدن طرف کمکون کنن.
آقای دال: البته باید این آقایون بدونن که در نقطه ضعف به سر میبرن و بهتره بعد از گذشتن از این مرحله، باز هم به ما بپیوندند. ما هم قدرت اقتصادیمون بیشتره و هم قدرت تبلیغاتی. با یه دونه روزنامه و دوسه تا سایت و چند تا کارخونه که نمیشه وزنه سیاسی شد.
آقای الف: بله.. البته خیلی هم نباید به قدرت اقتصادیمون بنازیم، اگه نتونیم ضد تبلیغ داشته باشیم. باید بگم البته و در حقیقت اون چیزی که باعث شد ما تو این زمینه قبلا زمین بخوریم عدم درک کافی از شرایط و آشنائی با رقیب و نقطه مشترک و تبلیغات بود. خوبی این دوره اینه که...
آقای ب: بذارید من اینو بگم، همه ما نقطه مشترک داریم. مثلا اون موقع نمیتونستیم به شرایطی که در ظاهر جامعه خومون مسئولش بودیم انتقاد بکنیم. اما الآن راحت میکوبیم و میریم جلو. با این تفاوت که کارهای خودمون رو دیگه بقیه نمیبینن و در نتیجه مقصرش اینها هستن. البته باز هم در اتحاد مشکل داریم. باید از حالا با مانور نامه و گزارش حلش بکنیم. راستی آقای جیم چه مشکلی دارن با طرف؟
جیم:آ...
دال: چیزی نیست، چند تا چکشون به مشکل برخورده، یه مقداری هم حالشون گرفتس...
آقای جیم: خب بیان بانک ما براشون حل کنیم (ها هاها ها...)
آقای الف: در مورد وحدت باید بگم به جاهای خوبی رسیدیم. فقط باید بگم فعلا هماهنگ کردیم که دعواهای صوری ادامه داشته باشه که نیرو سوخت نره و انرژیها هم تموم بشه. این دوره کارمون سخته...
آقای دال: من صحبت کردم بچههای دانشجومون فعال بشن برای هجده تیر. کارهای خوبی هم تاحالا شده. قرار برعکس اون سال که یه عده گوش به حرفمون ندادن به جای شروع از مرکز، حمله از اطراف برای تصرف مرکز رو داشته باشیم. راستی آقای جیم هم باید کمک بکنن...
آقای ب: بله، قضیه تخریب از درون منظورتونه؟...
آقای الف: ایشون باید با یکی از مشکل دارهای اقتصادیشون صحبت بکنن که به قول معروف بزنه به خره و یک موجی ایجاد بکنه که بذاریم بغل داستان دانشجوها. صحبت بکنید که طرف بالاخره باید بره زندان. بذار کار ما رو راه بندازه ما هم از خجالتش در میآیم. نگاه به شهرام هم نکنه. اون رو کمکش کردیم ولی ناچار شدیم برای اینکه چند مورد مهمتر رو رفع و رجوع کنیم، این بلا رو سرش بیاریم. البته با توجه به شرایط حساس این دوره دیگه از این اتفاقا نمیافته فقط تو بیاعتماد سازی باید سنگ تموم بذاره. مردم باید گیچ بشن. منابع تغذیه و انتشار خبری و افکار عمومی باید مشغول بشن و کاری به چیندن مهرههای ما نداشته باشن. بعد به موقع ما پرده رو کنار میزنیم و اجناس خودمون رو به نمایش میذاریم...
...
نکته: این جلسه ادامه داشت و دارای نکات دیگری بود. برای اینکه با فعالیتهای بعدی ناشی از این اتاق فکر آشنا شوید و برای اینکه با انتشار آن شیوه کاری آنان منتشر نشود و تغییر پیدا نکند، اخبار را فقط پیگیری کنید و منتظر ادامه انتشار گزارش نباشید...
پینوشتـ...............................................................................
خیلی چیزها را نمیشود گفت و خیلی چیزها را نمیشود باور کرد..
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441006بازدید | |||
^بالا^ |
|